سر کلاس آسیب شناسی استاد گفت از طرز حرف زدنت پیداست که اهل مطالعه ای :)
اعتراف میکنم که از شدت ذوققققمرگی درونم یه چیز داغ احساس کردم ولی زودی خودمو جمع کردم و گفتم شما لطف دارید استاد،
بعد اومدم چیزی نگم دیگه که یهو فائزه از پشت سر گفت استاد این جای ناهار و شام کتاب میخوره، همه برگشتن نگام کردن احساس داغ شدگیم جاشو به لبوشدگی داد ^___^
درباره این سایت